خبرگزاری حوزه | اریک ژیویان روانپزشک و مدیر پروژههای ارتباطی دانشگاه هاروارد معتقد است، همهی انسانها نیاز دارند در ذهن خود طرحوارهها و تصاویری را نسبت به اشیاء، افراد و حتی موقعیتهای جغرافیایی گوناگون ترسیم کنند، این کار کمک میکند تا افراد احساس کنند در زمینههای مختلف قابلیت سخنرانی و نظر دهی دارند و جهان اطراف خود را بهخوبی میشناسند.
با توجه به آنکه عمده اطلاعات لازم برای خلق این طرحها و تصاویر در هر فرد از طریق رسانهها به دست میآید، بنابراین طبیعی است که ذهن ما مرتب در دام کلیشههای رسانهها بیفتد.
در فرآیند کلیشه سازی، رسانه ها با تکرار تصاویری در ذهن مخاطب به دیدگاه او در برابر موضوعات شکل می دهند و عملا بر روی قضاوت و تصمیمات وی اثر می گذارند. در واقع با تکرار یک واژه آن را به کلیدواژه تبدیل کرده و نسبت به یک موضوع، شخص یا جریان، انگاره ای را تعمیق می بخشد.
شاید بتوان اسمش را فرایند تولید باور در رسانه هم نام نهاد؛ چراکه وقتی یک گزاره، از فاز عادی یک گزاره خنثی، با تکنیک تکرار حرفه ای و در بازه های زمانی مختلف و از طریق تریبون های متفاوت و چه بسا در مدیوم های متنوعی بازنشر و مرور می شود، بدلیل فاصله گرفتن از سایر عبارات و واژه ها، برجسته سازی در ذهن شکل می یابد.
این برجسته سازی بدلیل مقاومت ذهنی پایین در عموم مردم و نداشتن سوادرسانه ای و تحلیل سیاسی در نقد یا دفع آن موضوع برساخته، به تدریج تعمیق یافته و تبدیل به یک طرحواره یا سنگ بنا و به اصطلاح مبنای فکری شده و رفتار یک شخص یا جامعه را رقم می زند که در رسانه به آن فرایند کلیشه سازی نام مینهند.
اگر به تناسب حال، این تکنیک را بررسی کنیم باید گفت که اصل انتخابات، میدان حاصلخیزی است تا دوست و دشمن از آن بهره برداری کنند.
استفاده دوستان که معلوم است و اما چه مزیتی برای بیگانه دارد؟ سیاه نمایی، القای بحران های مصنوعی، القای ناکارآمدی، مخدوش کردن فراروایت های نظام و ایجاد بی اعتمادی و شکاف میان مردم و حکومت، تضعیف انسجام اجتماعی، بی اعتبار کردن قانون، به چالش کشیدن اخلاق و ....همگی دستاورد فضای رسانه زده و هیجان محور ایام انتخابات است.
با توجه به آنچه که گفته شد، یکی از محورهای جنگ روانی که از رصد اخبار شبکه های معاند بدست می آید، کلیشه سازی در باب مشارکت پایین در انتخابات است. این گزاره که "مردم در انتخابات شرکت نخواهند کرد" هرچند حاکی از حقایقی عیان در معیشت و اقتصاد مردم است، اما تمام واقعیت این نیست.
اینکه مردم برای تغییر وضعیت از صندوق رای قهر خواهند کرد، یا مثلا چون فلان شخص یا جناح، نفرات اصلی شان ردّ صلاحیت شده، پس شور انتخاباتی کم خواهد شد و مشارکت دستخوش کاهش جدی خواهد بود، از گزاره هایی است که تکنیک های مغالطه، تکرار و برجسته سازی را ترکیب کرده و با موج سازی رسانه ای و در بستر یک ضعف اقتصادی مشهود و غیرقابل انکار، تلازمی بی ربط و کلیشه ای را تولید می کند.
حضرت آقا در دیدار اخیر خود با نمایندگان مجلس، این کلیشه دست ساز خارجی مشارکت پایین را به نقد کشیدند و فرمودند: "من معتقدم میزان مشارکت مردم ارتباطی با این اسم یا آن اسم ندارد بلکه مردم بهدنبال فردی هستند که دارای مدیریت و اراده قوی و کارآمدی بالا برای حل مشکلات کشور باشد و برای مردم هم مهم نیست که این فرد چه عنوانی دارد و یا از چه جناحی است، البته شاید این موضوع برای گروههای سیاسی مهم باشد ولی برای عامه اینگونه نیست. مهم این است که نامزدها مردم را اقناع کنند که مشکلات جامعه را می شناسند، مدیر و مدبر و با صداقت هستند و توانایی اداره کشور را دارند. در این صورت به لطف خدا مردم با مشارکت بالا در پای صندوق های رأی حاضر خواهند شد".
پس مراقب باشیم در دام کلیشه های رسانه ای عمل نکنیم و با تعابیر احساسی و نادقیق و تحلیل های ناقص از وضعیت اجتماعی سیاسی کشور، به دستپخت رسانه های بیگانه در بستر ضعف ها و کاتالیزورهای داخلی ضریب اضافی در اذهان عمومی نبخشیده و روایت آلوده به تحریف و تضعیف در باب مشارکت را به ذهنیت اجتماعی پمپاژ نکنیم.
علیرضا محمدلو